to weigh one's word

to we͡i wɑnz wɜɹd


فارسی

1 عمومی:: سخنان‌ خودرا سنجیدن‌، سنجیده‌سخن‌گفتن‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code