دیکشنری
Limicoline
lɪmɪkolin
فارسی
1
عمومی
::
وابسته به مرغان، كرانه زی، زیست كننده در ساحل
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
LIME MODIFICATION OPTIMUM
LIME PIT
LIME SOFTENING
LIME TREATED SUB
LIME TWIG
LIMEADE
LIMEKILN
LIMELIGHT
LIMEN
LIMERICK
LIMESTONE
LIMESTONE TABLET
LIMEWATER
LIMEWORT OR LIMP
LIMEY
LIMICOLINE
LIMINAL
LIMINAL SPACE
LIMINALITY
LIMIT
LIMIT BREAK
LIMIT CHECK
LIMIT EQUILIBRIUM
LIMIT EQUILIBRIUM CRITICAL ACCELERATION
LIMIT ORDER
LIMIT ORDER BOOK
LIMIT PRICE
LIMIT STATE CAPACITIES
LIMIT SWITCH
LIMIT TO
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید