دیکشنری
Rainproof
ɹe͡inpɹuf
فارسی
1
عمومی
::
عایق باران، ضدباران كردن
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
RAIN RECORDER , PLUVIOGRAPH
RAIN WATER HEAD
RAIN WORM
RAINBOW
RAINBOW TROUT
RAINCOAT
RAINDROP
RAINFALL
RAINFALL RUNOFF MODEL
RAINFALL EXCESS
RAINFALL INTENSITY
RAINFED
RAININESS
RAINLESS
RAINMAKING
RAINPROOF
RAINSPOUT
RAINSQUALL
RAINSTORM
RAINWASH
RAINWATER
RAINWATER HARVESTING SYSTEM
RAINWEAR
RAINY
RAINY SEASONS
RAISE
RAISE A FEW EYEBROWS
RAISE A HAND
RAISE A HAND AGAINST
RAISE A HUE AND CRY
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید