Weldment

wɛldmənt


فارسی

1 عمومی:: چیز جوش‌ خورده‌، قط‌عات‌ بهم‌ جوش‌ خورده‌

شبکه مترجمین ایران


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code