دیکشنری
blepharitis
blɛphɑɹa͡itɪs
فارسی
1
عمومی
::
ورم جفن، اماس پلك
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
BLEMISHES
BLENCH
BLEND
BLEND IN
BLEND INTO
BLEND TOGETHER
BLENDED
BLENDED LEARNING
BLENDER
BLENDING
BLENDING FUNCTION
BLENEH
BLENNORHAEA
BLENNORHAGIA
BLENT
BLEPHARITIS
BLEPHEROSPASM
BLESS
BLESS LUCKY STAR
BLESS STARS
BLESS WITH
BLESSED
BLESSED ARE THE P OF
BLESSED EVENT
BLESSED IS HE WHO
BLESSED IS HE WHO EXPECTS NOTHING, FOR HE SHALL NEVER BE DISAPPOINTED
BLESSED SACRAMENT
BLESSED SOUL
BLESSED THISTLE
BLESSEDNESS
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید