دیکشنری
countermark
ka͡ʊntəɹmɑɹk
فارسی
1
عمومی
::
انگ بالای انگ، انگ دوم باره
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
COUNTERFACTUAL
COUNTERFEIT
COUNTERFEIT BEHAVIOR
COUNTERFEIT MEDICINE
COUNTERFEITER
COUNTERFEITING ATTACK
COUNTERFLOW
COUNTERFOIL
COUNTERFORT
COUNTERING AMERICA'S ADVERSARIES THROUGH SANCTIONS ACT
COUNTERINSURGENCY
COUNTERINTELLIGENCE
COUNTERINTUITIVE
COUNTERMAND
COUNTERMARCH
COUNTERMARK
COUNTERMEASURE
COUNTERMINE
COUNTERMURE
COUNTERNARRATIVE
COUNTEROFFENSIVE
COUNTEROFFER
COUNTERPANE
COUNTERPART
COUNTERPARTS
COUNTERPARTY
COUNTERPARTY CREDIT RISK
COUNTERPARTY RISK
COUNTERPIRACY
COUNTERPLEA
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید