دیکشنری
discomfiture
dɪskʌmfət͡ʃʊɹ
فارسی
1
عمومی
::
ناراحت كردن، رنج، (discomfort=) ناراحتی، زحمت
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
DISCLOSURE CHECKLIST
DISCLOSURE OF INFORMATION
DISCLOSURE PRINCIPLE
DISCLOSURE REQUIREMENTS
DISCOBOLUS
DISCOGRAPHY
DISCOID
DISCOIDAL
DISCOLOR
DISCOLORATION
DISCOLORED
DISCOLOUR
DISCOLOURMENT
DISCOMBOBULATE
DISCOMFIT
DISCOMFITURE
DISCOMFORT
DISCOMFORT DISTURBANCE
DISCOMMEND
DISCOMMODE
DISCOMMODITY
DISCOMMON
DISCOMPOSE
DISCOMPOSURE
DISCONCERT
DISCONCERTING
DISCONCERTION
DISCONCERTMENT
DISCONFORMITY
DISCONNECT
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید