دیکشنری
elk
ɛlk
فارسی
1
عمومی
::
گوزن شمالی
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ELIMINATE
ELIMINATE ALL ENEMY
ELIMINATE ALL ENEMY OF THIS STAGE
ELIMINATE FROM
ELIMINATION
ELIOT WAVES
ELIPTICAL TRAINER
ELISION
ELITE
ELITE ATHLETE
ELITE COHESION
ELITES
ELIXIR
ELIXIR OF LIFE
ELIZABETHAN
ELK
ELL
ELLIPSE
ELLIPSIS
ELLIPSOID
ELLIPSOIDAL LAVA
ELLIPSOMETRIC
ELLIPTIC
ELLIPTIC CURVE DIGITAL SIGNATURE ALGORITHM
ELLIPTICAL
ELLIPTICAL ORBITAL MOTION
ELLIPTICALLY
ELLIPTICITY
ELM
ELMY
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید