دیکشنری
ethiope
iθiope͡i
فارسی
1
عمومی
::
(ethiop، سیاهپوست، اهل حبشه، naiethiop) حبشی
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ETHICAL INTERVENTION
ETHICAL JUDGMENT
ETHICAL MORAL MELTDOWNS
ETHICAL NATURALISTS
ETHICAL THINKING
ETHICAL TOURISM
ETHICAL UNIVERSALISM
ETHICALLY
ETHICIZE
ETHICS
ETHICS OF DISCLOSURE
ETHICS OF LOVE
ETHICS OF RESPONSIBILITY
ETHICS OF VIRTUE
ETHIOP
ETHIOPE
ETHIOPIA
ETHIOPIAN
ETHIOPIC
ETHIOPS
ETHMODIAL SINUS
ETHMOID
ETHMOID BONE
ETHNARCH
ETHNIC
ETHNIC CLEANSING
ETHNIC CONFLICT
ETHNIC SEGREGATION
ETHNICAL
ETHNICALLY
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید