دیکشنری
evocator
ɛvəke͡itəɹ
فارسی
1
عمومی
::
احضاركننده )روح مرده(
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
EVILNESS
EVINCE
EVINCIBLE
EVINCIVE
EVINING DRESS
EVIRATE
EVISCERATE
EVISCERATION
EVITABLE
EVITE
EVOCABLE
EVOCATE
EVOCATION
EVOCATIVE
EVOCATIVE PLACES
EVOCATOR
EVOCATORY
EVOKE
EVOKED CORTICAL POTENTIAL
EVOKED POTENTIAL
EVOKED POTENTIALS
EVOKED SET
EVOLUTE
EVOLUTION
EVOLUTION OF PSYCHOMETRIC TESTING
EVOLUTION OF THE DEBT
EVOLUTION SYSTEM
EVOLUTIONAL
EVOLUTIONALLY
EVOLUTIONARY
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید