دیکشنری
excipient
ɪkssɪpiənt
فارسی
1
عمومی
::
ماده ای كه برای جذب یاترقیق دارویی بكارمیبرند
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
EXCHANGE SERVICE
EXCHANGE SORT
EXCHANGE THEORY
EXCHANGE WITH
EXCHANGE CONTRACTS
EXCHANGE TRADED FUNDS
EXCHANGE* RATE STABILITY
EXCHANGEABILITY
EXCHANGEABLE
EXCHANGEE
EXCHANGER
EXCHANGES
EXCHEQUER
EXCIDE
EXCIMER LASER
EXCIPIENT
EXCISE
EXCISEMAN
EXCISION
EXCISION OF CLAUSE
EXCISION OF EAR
EXCISION RESYNTHESIS
EXCITABILITY
EXCITABLE
EXCITABLE CELL
EXCITANT
EXCITATION
EXCITATION INTENSITY
EXCITATIVE
EXCITATORY
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید