farthermost

fɑɹθɜɹməst


فارسی

1 عمومی:: ابعد، بعیدترین‌، اقصی‌ نقط‌ه‌، دورترین‌

شبکه مترجمین ایران


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code