دیکشنری
limbic
lɪmbɪk
فارسی
1
عمومی
::
حاشیهای، كناری
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
LILY OF THE VALLEY
LILY PAD
LILY WHITE
LIMA
LIMA BEAN
LIMACIFORM
LIMACINE
LIMAN
LIMB
LIMBATE
LIMBEC
LIMBECK
LIMBER
LIMBER UP
LIMBERS
LIMBIC
LIMBIC RESONANCE
LIMBIC RESONANCE//
LIMBIC SYSTEM
LIMBLESS
LIMBO
LIMBURGER
LIME
LIME BURNER
LIME GLASS
LIME JUICER
LIME KILN
LIME MODIFICATION OPTIMUM
LIME PIT
LIME SOFTENING
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید