radius

ɹe͡idiəs


فارسی

1 عمومی:: شعاع‌، برش‌ دادن‌، نصف‌ قط‌ر، شعاع‌ دایره‌، زند زبرین‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun extent: All within a radius of 25 miles came.

Simple Definitions


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code