AbiDic.com
  • دیکشنری

تسهیم کردن ـ تسهیم

tashim, ~ kardan


english

1 Law:: allocate, allocating, allocation; share, sharing; prorate, prorating, proration

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه


معنی‌های پیشنهادی کاربران

پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
تسهیلات توان خواهان
تسهیلات تکلیفی
تسهیلات خودپذیرا
تسهیلات زهکشی
تسهیلات غیرجاری
تسهیلات و تعهدات در معرض نکول
تسهیلات ویژه
تسهیلگر
تسهیم
تسهیم به نسبت کردن
تسهیم دانش
تسهیم فردایی
تسهیم هزینه
تسهیم هزینه ها و عوارض متعلقه به مال (بین خریدار و فروشنده یا بین شرکاء)
تسهیم کردن
تسهیم کردن ـ تسهیم
تسویه
تسویهٔ آنی
تسویه اختلاف
تسویه بدهی
تسویه برخط به حساب مشتری
تسویه پیش از موعد
تسویه حساب
تسویه حساب پیش از موعد
تسویه حساب کردن
تسویه دین
تسویه قضایی
تسویه مسالمت آمیز
تسویه منازعات
تسویه نشده

پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی

نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.  
عبارت داخل کار را وارد کنید
Captcha Code
 
آبی دیکشنری
  • آبی دیکشنری
    • درباره آبی دیکشنری
    • استفاده از آبی دیکشنری
    • ورود به سیستم
    • تماس با آبی دیکشنری
  • لینک های دیگر
    • Disclaimer
    • ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
    • https://satraa.com/
    • ترجمه گوگل
    • دانلود مقاله
    • دارالترجمه رسمی روسی
    • دارالترجمه رسمی فرانسه
    • ترجمه فارسی به انگلیسی
    • دارالترجمه آلمانی
    • دارالترجمه ایتالیایی
کلیه حقوق مادی و معنوی آبی دیکشنری متعلق به سایت ترجمه تخصصی شبکه مترجمین ایران است.
طراحی و ساخت از گروه دیجیتالی محیط