1
general::
facilitator
ایجاد این تفاهم، ممکن است نیاز به ماهها ماندگاری، مشاهده، یادگیری زبان و پذیرش زندگی جدیدی از سوی تسهیلگر داشته باشد.
همچنین تسهیلگر باید در معرفی خود صداقت و شفافیت داشته باشد، شنونده خوبی باشد، در فعالیتهای محلی مشارکتی کند و فروتنی، احترام، صبر و علاقه را در رابطه خود نمایان سازد (به همین خاطر Chambers (2004)، pedagogy for the non-oppressed را مهمتر از pedagogy of oppressed میداند و معتقد است که باید ابتدا خود را تغییر دهیم و از خود انتقاد کنیم نه جامعه محلی).
Owen و Westoby (2012) به این موضوع تمرکز کردهاند که چگونه تسهیلگر اولین دیالوگهای خود با اعضای اجتماع را طوری شکل میدهد که community توسعه (CBO) و رابطهای که او «رابطه توسعهای» (developmental relationship) مینامد ساخته شود.
b) نقشهای تسهیلگر را از این قرار میداند:
4 نقش سنتی از نگاه او، شامل نجاتدهنده (rescuer)، تأمینکننده (provider)، مدرنکننده (modernizer) و آزادکننده (liberator) است و نقشهای جایگزین شامل کاتالیزور (catalyst)، تسهیلگر (facilitator)، دوست و حامی (ally) و مدافع (advocate).
واژگان شبکه مترجمین ایران