دیکشنری
فلزات واسطه
english
1
geology and mines
::
Transition Metals
واژگان شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
فلز
فلز آلات
فلز پایه
فلز پرکننده
فلز جوش
فلز شناسی
فلز فروشی
فلز قراضه
فلز لاجورد
فلز مانند
فلز ناخالص
فلز واسطه
فلز کاری
فلزات سمی
فلزات سنگین
فلزات واسطه
فلزکار
فلزکاری
فلزی
فلس
فلس جوانه
فلس دار
فلس زدایی
فلس فلس
فلس ماهی
فلسفه
فلسفه احتمالی
فلسفه افلاطون
فلسفه بدبینی
فلسفه بموقع
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید