دیکشنری
داستان آبیدیک
Acclimatation
əkla͡iməte͡iʃən
فارسی
1
عمومی
::
(acclimatization=) توافق با اب و هوای یك محیط
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ACCIDENTALNESS
ACCIDENTS WILL HAPPEN
ACCIPENSER
ACCIPIENT
ACCIPITAL
ACCIPITER
ACCIPITRES
ACCIPITRINE
ACCLAIM
ACCLAMABLE
ACCLAMATIM OF FOY
ACCLAMATION
ACCLAMATORY
ACCLAMATORY SHAUS
ACCLIMATABLE
ACCLIMATATION
ACCLIMATE
ACCLIMATE TO
ACCLIMATION
ACCLIMATIZATION
ACCLIMATIZE
ACCLIMATIZE TO
ACCLIVITY
ACCLIVOUS
ACCOLADE
ACCOMMODATE
ACCOMMODATE TO
ACCOMMODATE WITH
ACCOMMODATING
ACCOMMODATINGLY
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید