دیکشنری
داستان آبیدیک
Acidulate
æsɪdjulət
فارسی
1
عمومی
::
(مج) كج خلقی كردن، میخوش كردن، ترش كردن
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ACID TREATED
ACIDIC
ACIDIC DEPOSITION
ACIDIFIABLE
ACIDIFICATION
ACIDIFIER
ACIDIFY
ACIDIMETER
ACIDIMETRY
ACIDITY
ACIDLY
ACIDNESS
ACIDOPHILE
ACIDOPHILIC
ACIDOSIS
ACIDULATE
ACIDULATED
ACIDULENT
ACIDULOUS
ACIERAGE
ACIERATE
ACIFORM
ACINACES
ACINACIFORM
ACINARIOUS
ACINASEOUS
ACINCEOUS
ACINETIC
ACINIFORM
ACINOSE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید