دیکشنری
داستان آبیدیک
Aground
əgɹa͡ʊnd
فارسی
1
عمومی
::
بزمین، بگل نشسته، بگل نشسته، به گل نشسته، درزمین، درزمین
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
AGRICULTURIST
AGRIMONY
AGRIOLOGY
AGRIOT TREE
AGRO
AGROBIOLOGY
AGROLOGIC
AGROLOGIST
AGROLOGY
AGRONOMIC
AGRONOMICS
AGRONOMIST
AGRONOMY
AGROPROCESSING
AGROSTOLOGY
AGROUND
AGUE
AGUE CAKE
AGUISH
AGUMENT
AH
AH ME
AH!
AHA!
AHAB
AHEAD
AHEAD OF
AHEAD OF ONE'S TIME
AHEAD OF SCHEDULE
AHEAD OF THE GAME
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید