دیکشنری
Incombustible
ɪnkəmbʌstəbəl
فارسی
1
عمومی
::
نسوز، نسوختنی، غیر قابل احتراق
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
INCOERCIBLE
INCOGITABLE
INCOGITANCE
INCOGITANCY
INCOGITANT
INCOGNITA
INCOGNITO
INCOGNIZABLE
INCOGNIZANT
INCOGNIZANT OF ONESE
INCOHERENCE
INCOHERENT
INCOHERENTLY
INCOHESIVE
INCOMBUSTIBILITY
INCOMBUSTIBLE
INCOME
INCOME AND EXPENSE
INCOME APPLICABLE TO COMMON STOCK
INCOME APPLICABLE TO SENIOR SECURITIES
INCOME APPROACH
INCOME AS A PREDICTIVE DEVICE
INCOME BALANCE
INCOME BEFORE EXTRAORDINARY ITEMS
INCOME BOND
INCOME DETERMINATION MODELS
INCOME DISTRIBUTION
INCOME ELASTICITY
INCOME GROUP
INCOME MEASUREMENT
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید