دیکشنری
داستان آبیدیک
Indign
ɪndɪgn
فارسی
1
عمومی
::
نا مطلوب، فاقد، غیر مستحق، زننده، بدوناستحقاق
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
INDIGENOUS
INDIGENOUS , NATIVE
INDIGENOUS INDUSTRY
INDIGENOUS PEOPLE
INDIGENOUS PEOPLES
INDIGENOUS TOURISM
INDIGENOUSLY
INDIGENOUSNESS
INDIGENT
INDIGESTED
INDIGESTIBILITY
INDIGESTIBLE
INDIGESTION
INDIGESTIVE
INDIGITATION
INDIGN
INDIGNANT
INDIGNANTLY
INDIGNATION
INDIGNATION MEETING
INDIGNITY
INDIGO
INDIGO BIRD
INDIGO BLUE
INDIGO BUNTING
INDIGO DYE
INDIGO LEAVES
INDIGO PLANT
INDIGO SNAKE
INDIGOFERA
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید