دیکشنری
داستان آبیدیک
Induct
ɪndʌkt
فارسی
1
عمومی
::
وارد كردن، فهمیدن، درك كردن، گماشتن، استنباط كردن
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
INDUBIOUS
INDUBITABLE
INDUBITABLY
INDUCE
INDUCE LABOR IN
INDUCED COMPLIANCE PARADIGM
INDUCED DRAFT
INDUCED DRAG COEFFICIENT
INDUCED EARTHQUAKE
INDUCED MAGNETIZATION
INDUCED RECHARGE
INDUCEMENT
INDUCEMENT FEE
INDUCIBLE
INDUCIBLE ENZYME SYSTEM
INDUCT
INDUCT INTO
INDUCTANCE
INDUCTEE
INDUCTILE
INDUCTILITY
INDUCTION
INDUCTION COIL
INDUCTION FIELD
INDUCTION GENERATOR
INDUCTION HEATING
INDUCTION LOOPS
INDUCTION TUNNEL
INDUCTION WELDING
INDUCTIONAL
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید