دیکشنری
داستان آبیدیک
Lackey
læki
فارسی
1
عمومی
::
نوكر، نوكری كردن، (lacquey) پادو، چاكری كردن، فراش
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
LACHRYMOSE
LACING
LACINIATE
LACINIATED
LACK
LACK FOR
LACK OF FIT
LACK OF MUTUAL UNDERSTANDING
LACK VT
LACKADAISICAL
LACKADAISICALLY
LACKADAISICALNESS
LACKADAISY
LACKADAY
LACKBRAIN
LACKEY
LACKING
LACKLAND
LACKLOVE
LACKLUSTER
LACKVT
LACKWIT
LACONIAN
LACONIC
LACONICISM
LACONISM
LACQUER
LACQUEY
LACRIMAL
LACRIMATION
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید