دیکشنری
داستان آبیدیک
Lading
le͡idɪŋ
فارسی
1
عمومی
::
باركشتی، محموله، بارگیری، عمل بار كردن
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
LADDER BACK
LADDER DREDGE
LADDER NETWORK
LADDER TYPE CABLE TRAY
LADDERPROOF
LADDIE
LADE
LADEN
LADIDA
LADIES FIRST
LADIES' HAIRDRESSING SALON
LADIES' MAN
LADIESAND GENTELMEN
LADIFIED
LADIFY
LADING
LADLE
LADLE ARGON BLOWING
LADLE OUT OF
LADLE UP
LADLEFUL
LADNSCAPE
LADY
LADY BEETLE
LADY BIRD
LADY BUG
LADY CHAPEL
LADY CLOCK
LADY DAY
LADY HELP
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید