دیکشنری
داستان آبیدیک
Lassitude
læsɪtud
فارسی
1
عمومی
::
خماری، سستی تب، سستی، بی میلی، رخوت، تب سبك
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
LASH UP
LASH VI
LASH VT
LASHER N
LASHING
LASHKAR
LASHLESS
LASHONGS
LASIK
LASIK SURGERY
LASPRING
LASQUE
LASS
LASS N
LASSIE
LASSITUDE
LASSO
LASSO VT
LAST
LAST A
LAST ANALYSIS
LAST BORN
LAST BUT NOT LEAST
LAST CALL
LAST CHANCE
LAST DAY OF FIELD WORK
LAST DITCH EFFORT
LAST FLING
LAST FOR
LAST GASP
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید