دیکشنری
داستان آبیدیک
Lavage
lævɪd͡ʒ
فارسی
1
عمومی
::
شستشو دادن، شستشوی معده یازخم، (گش) انجدان رومی
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
LAVA DOME
LAVA FIELD
LAVA FLOW
LAVA FOUNTAIN
LAVA LAKE
LAVA LEVEE
LAVA PLAIN
LAVA PLATEAU
LAVA RISE
LAVA SHIELD
LAVA TOE
LAVA TUBE
LAVA TUBE SYSTEM
LAVA TUNNEL
LAVABO
LAVAGE
LAVATION
LAVATORY
LAVE
LAVEMENT
LAVENDER
LAVENIR
LAVER
LAVEROCK
LAVISH
LAVISH CHOICE
LAVISH OF MONEY
LAVISH ON
LAVISHLY
LAVISHMENT
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید