دیکشنری
داستان آبیدیک
Limnic
lɪmnɪk
فارسی
1
عمومی
::
(limnetic) زیست كننده در اب شیرین، وابسته به اب
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
LIMITED TRAIN
LIMITED WAR
LIMITER
LIMITING
LIMITING AMINO ACID
LIMITING BELIEF
LIMITING BELIEF STATEMENT
LIMITING FREQUENCY
LIMITLESS
LIMITROPHE
LIMIVOROUS
LIMMER
LIMN
LIMNER
LIMNETIC
LIMNIC
LIMNOLOGIST
LIMNOLOGY
LIMONENE
LIMONITE
LIMOUSINE
LIMP
LIMPER
LIMPET
LIMPID
LIMPIDITY
LIMPIDITY OR LIMPIDN
LIMPIDLY
LIMPING VERSE
LIMPINGLY
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید