Lymph

lɪmf


فارسی

1 عمومی:: چشمه‌ یا جوی‌ اب‌، لنف‌، شیره‌، چرك‌، جراحت‌، اب‌ زلال‌

شبکه مترجمین ایران


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code