دیکشنری
Makeshift
me͡ikʃɪft
فارسی
1
عمومی
::
بدلی، موقت، وسیله، چاره موقتی، چاره، ادم رذل
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
MAKE WAY ALONG
MAKE WAY BACK
MAKE WAY IN THE WORLD
MAKE WAY THROUGH
MAKE WHOOPEE
MAKE WITH
MAKE YOUR MIND UP
MAKE YOURSELF AT HOME
MAKEBATE
MAKEFAST
MAKEPEACE
MAKER
MAKER OF A NOTE
MAKES ME NO DIFFERENCE
MAKES NO DIFFERENCE TO ME
MAKESHIFT
MAKESPAN
MAKET GARDEN
MAKEUP TIME
MAKEWEIGHT
MAKING
MAKING A DECISION
MAKING CRYPTO TRADING EASIER
MAKING SOCIALITY TECHNICAL
MAKING THE MOST OF
MAKINGS
MAL
MAL DE MER
MALA FIDE
MALA FIDE POSSESSION
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید