دیکشنری
داستان آبیدیک
Malign
mʌla͡in
فارسی
1
عمومی
::
بدنام كردن، بدخواهی كردن، (طب) بدخیم، بدنهاد
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
MALFUNCTION
MALFUNCTIONING
MALGRE
MALI
MALIC ACID
MALICE
MALICE A
MALICE MURDER
MALICE PREPENSE
MALICIOUS
MALICIOUS SITES
MALICIOUSLY
MALICIOUSNESS
MALICORIUM
MALIGER
MALIGN
MALIGNANCECY
MALIGNANCY
MALIGNANT
MALIGNANT OTITIS EXTERNA
MALIGNANTLY
MALIGNER
MALIGNITY
MALIGNLY
MALINES
MALINGER
MALINGERER
MALISM
MALISON
MALKIN
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید