دیکشنری
Miscarry
mɪskæɹi
فارسی
1
عمومی
::
نتیجهندادن، صدمه دیدن، عقیم ماندن، بجایی نرسیدن
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
MISBEHACIOUR
MISBEHAVE
MISBEHAVIOR
MISBEHAVIOUR
MISBELIEF
MISBELIEVE
MISBELIEVER
MISBESEEM
MISBRAND
MISCALCULATE
MISCALCULATION
MISCALL
MISCARRIAGE
MISCARRIAGE OF JUSTI
MISCARRIAGE OF JUSTICE
MISCARRY
MISCAST
MISCEGENATION
MISCELLANEA
MISCELLANECOUSNESS
MISCELLANEOUS
MISCELLANEOUSLY
MISCELLANEOUSNESS
MISCELLANIST
MISCELLANY
MISCHANCE
MISCHEVOUSLY
MISCHIEF
MISCHIEF IS BREWING
MISCHIEF MAKER
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید