دیکشنری
داستان آبیدیک
Molten
moltən
فارسی
1
عمومی
::
گداخته، ذوب شده، ریختگی، ریخته، اب شده
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
MOLIF
MOLL
MOLLIFICATION
MOLLIFIER
MOLLIFY
MOLLUSC
MOLLUSCA
MOLLUSCAN
MOLLUSCOID
MOLLUSCOUS
MOLLUSK
MOLLYCODDLE
MOLOCH
MOLOTOV COCKTAIL
MOLT (MOULT)
MOLTEN
MOLTEN ROCK
MOLTEN SALT
MOLTEN SALT FAST REACTOR
MOLTEN SALT REACTOR
MOLTEN SALT REACTOR EXPERIMENT
MOLY
MOLYBDENUM
MOLYBDOUS
MOM TEST
MOME
MOMENT
MOMENT CONNECTION
MOMENT CORRUPTION
MOMENT EVERYONE HAS BEEN WAITING FOR
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید