دیکشنری
Monitory
mɑnɪtəɹi
فارسی
1
عمومی
::
وابسته به اخطار یا اگاهی یا انگیزه
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
MONITION
MONITIVE
MONITOR
MONITOR LIZARD
MONITOR PROGRAM
MONITOR ROUTINE
MONITOR SENSOR
MONITOR SYSTEM
MONITOR UNIT
MONITORIAL
MONITORING
MONITORING EXPENDITURES
MONITORING THE FUTURE
MONITORING VALUE
MONITORSHIP
MONITORY
MONITRESS
MONK
MONKERY
MONKEY
MONKEY BUSINESS
MONKEY JACKET
MONKEY ON ONE'S BACK
MONKEY SEE, MONKEY DO
MONKEY SUIT
MONKEY TRICK
MONKEY WITH
MONKEY WRENCH
MONKEY WRENCH
MONKEYISHNESS
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید