دیکشنری
Monopolize
mənɑpəla͡iz
فارسی
1
عمومی
::
بخود انحصار دادن، امتیاز انحصاری گرفتن
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
MONOPHYLLOUS
MONOPHYLY
MONOPHYSITE
MONOPLANCE
MONOPLANE
MONOPODE
MONOPODY
MONOPOLE ANTENNA
MONOPOLE TELECOMMUNICATION TOWER
MONOPOLIST
MONOPOLISTIC
MONOPOLISTIC COMPETITION
MONOPOLISTIC POSITION
MONOPOLISTIC SETTINGS
MONOPOLIZATION
MONOPOLIZE
MONOPOLOSM
MONOPOLY
MONOPOLY ADVERTISING
MONOPOLY OF FORCE
MONOPOLY PRICES
MONOPOLY RENT
MONOPOLYLOGUE
MONOPROPELLANT
MONOPSONY
MONOPSYCHISM
MONOPTERAL
MONORAIL
MONOSEPALOUS
MONOSOMY
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید