دیکشنری
داستان آبیدیک
Moulder
moldəɹ
فارسی
1
عمومی
::
پوسیدن، خاك شدن، قالب گر
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
MOTORTRUCK
MOTORWAY
MOTORY
MOTTLE
MOTTLED
MOTTLING
MOTTO
MOUCH
MOUFFLON
MOUFLON
MOULAGE
MOULD
MOULD BOARD
MOULD CANDLE
MOULDABLE
MOULDER
MOULDINESS
MOULDING
MOULDING BOARD
MOULDING HEAD
MOULDWARP
MOULDY
MOULT
MOULTING
MOUND
MOUND UP
MOUNT
MOUNT AGAINST
MOUNT UP
MOUNTAIN
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید