دیکشنری
داستان آبیدیک
Munch
mʌnt͡ʃ
فارسی
1
عمومی
::
جویدن، ملچ ملوچ كردن، چیزهای جویدنی
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
MUMCHANCE
MUMMER
MUMMERY
MUMMIFICATION
MUMMIFIED
MUMMIFORM
MUMMIFY
MUMMING
MUMMY
MUMP
MUMPER
MUMPISH
MUMPS
MUMPSIMUS
MUM'S THE WORD
MUNCH
MUNCH OUT
MUNDANE
MUNDANE AFFAIRS
MUNDANE ERA
MUNDANELY
MUNDUNGUS
MUNG BEAN
MUNG BEAN SPROUT
MUNG UP
MUNGO
MUNICATION PIPELINE
MUNICIPAL
MUNICIPAL WASTE
MUNICIPAL BOND
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید