دیکشنری
Nervous System
nɜɹvəs sɪstəm
فارسی
1
عمومی
::
دستگاه پی، (تش) سلسله عصب
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
NERVE FIBRE
NERVE INPUT
NERVE RACKING
NERVE WRACK
NERVELESS
NERVELESSLY
NERVELESSNESS
NERVES OF STEEL
NERVIDUCT
NERVINE
NERVOUS
NERVOUS BREAKDOWN
NERVOUS IMPULSE
NERVOUS NELLIE
NERVOUS PROSTRATION
NERVOUS SYSTEM
NERVOUS WRECK
NERVOUSLY
NERVOUSNESS
NERVURE
NERVUS INTERMEDIUS
NERVY
NESCAFÉ
NESCIENCE
NESCIENT
NESCIOUS
NESS
NESS ON HIS PART
NEST
NEST BOX
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید