دیکشنری
داستان آبیدیک
Nervy
nəɹvi
فارسی
1
عمومی
::
پر عصب، نیرومند، پر رگ و پی، عصبانی، پر رو
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
NERVELESSNESS
NERVES OF STEEL
NERVIDUCT
NERVINE
NERVOUS
NERVOUS BREAKDOWN
NERVOUS IMPULSE
NERVOUS NELLIE
NERVOUS PROSTRATION
NERVOUS SYSTEM
NERVOUS WRECK
NERVOUSLY
NERVOUSNESS
NERVURE
NERVUS INTERMEDIUS
NERVY
NESCAFÉ
NESCIENCE
NESCIENT
NESCIOUS
NESS
NESS ON HIS PART
NEST
NEST BOX
NEST EGG
NEST IN
NEST RUN
NEST TOGETHER
NESTED
NESTED ART
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید