دیکشنری
داستان آبیدیک
Nestor
nɛstəɹ
فارسی
1
عمومی
::
پیر، (افسانه یونان) پیر مرد مشاور و عاقل جنگ تروا
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
NEST EGG
NEST IN
NEST RUN
NEST TOGETHER
NESTED
NESTED ART
NESTED MODULE
NESTED OBJECTS
NESTING
NESTING STORAGE
NESTING TURTLE
NESTLE
NESTLE AGAINST
NESTLE DOWN
NESTLING
NESTOR
NESTORIAN
NESTORIANISM
NET
NET AMOUNT
NET ASSET VALUE
NET ASSETS
NET AUDIENCE
NET BALL
NET CAPITAL EXPENDITURES
NET DEFINED BENEFIT LIABILITY
NET DRAFT
NET ENROLMENT RATE
NET EQUITY ISSUANCE
NET EXIT PROCEEDS
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید