AbiDic.com
  • دیکشنری

Nonresidency

nɑnɹɛzɪdənsi


فارسی

1 عمومی:: غیر مقیم‌ (بودن‌)، غیر، (nonresidence) عدم‌ اقامت‌

شبکه مترجمین ایران


معنی‌های پیشنهادی کاربران

پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
NONPRODUCTION COSTS
NONPRODUCTIVE
NONPROFIT OR NOT FOR PROFIT ENTITIES
NONPROFIT ORGANIZATION
NONPROGRAMMED HALT
NONPROLIFERATION REGIME
NONPUBLIC COMPANIES
NONPULSATILE
NONRECIPROCAL TRANSFER
NONREFLECTIVE AWARENESS
NONRELOCATABLE
NONREMUNERATED
NONREPRESENTATIONAL
NONREPUDIATION
NONRESIDENCE
NONRESIDENCY
NONRESIDENT HOLDINGS
NONRESISTANCE
NONRESTRICTIVE
NONROUTINE ACTIVITY
NONROUTINE DECISIONS
NONSAMPLING ERRORS
NONSAMPLING RISK
NONSATIATION
NONSENSE
NONSENSE WORD FLUENCY
NONSENSICAL
NONSENSICALNESS
NONSEQUITUR
NONSEXUAL ABUSE

پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی

نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.  
عبارت داخل کار را وارد کنید
Captcha Code
 
آبی دیکشنری
  • آبی دیکشنری
    • درباره آبی دیکشنری
    • استفاده از آبی دیکشنری
    • ورود به سیستم
    • تماس با آبی دیکشنری
  • لینک های دیگر
    • Disclaimer
    • ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
    • https://satraa.com/
    • ترجمه گوگل
    • دانلود مقاله
    • دارالترجمه رسمی روسی
    • دارالترجمه رسمی فرانسه
    • ترجمه فارسی به انگلیسی
    • دارالترجمه آلمانی
    • دارالترجمه ایتالیایی
کلیه حقوق مادی و معنوی آبی دیکشنری متعلق به سایت ترجمه تخصصی شبکه مترجمین ایران است.
طراحی و ساخت از گروه دیجیتالی محیط