دیکشنری
داستان آبیدیک
Overgrow
ovəɹgɹo
فارسی
1
عمومی
::
بیش از حد روییدن، روی چیزی را پوشانیدن
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
OVERFLIGHT
OVERFLOW
OVERFLOW AREA
OVERFLOW CHECK
OVERFLOW CONNECTION
OVERFLOW INDICATOR
OVERFLOW INTO
OVERFLOW WITH
OVERFLOWING
OVERFLOWN
OVERFLY
OVERFREIGHT
OVERGLAZE
OVERGO
OVERGROUND
OVERGROW
OVERGROWN
OVERGROWN WITH PLANT
OVERGROWTH
OVERHAND
OVERHANG
OVERHANGING
OVERHASTY
OVERHAUL
OVERHEAD
OVERHEAD CHARGES
OVERHEAD COST
OVERHEAD COSTS
OVERHEAD IRRIGATION
OVERHEAD LINE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید