دیکشنری
Participle
pɑɹtɪsəpəl
فارسی
1
عمومی
::
(د) وجه وصفی، وجه وصفی معلوم، وجه وصفی مجهول
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PARTICIPATIVE
PARTICIPATIVE LEADERSHIP
PARTICIPATIVE MANAGEMENT
PARTICIPATOR
PARTICIPATORY
PARTICIPATORY BUDGET
PARTICIPATORY BUDGETING
PARTICIPATORY COMPANY
PARTICIPATORY DELIBERATION
PARTICIPATORY MODEL
PARTICIPATORY PLATFORM
PARTICIPATORY RESEARCH
PARTICIPATORY RESEARCH APPROACH
PARTICIPATORY CONTRACTS
PARTICIPIAL
PARTICIPLE
PARTICLE
PARTICLE IMAGE VELOCIMETRY
PARTICLE PHYSICS
PARTICLE SIZE DISTRIBUTION
PARTICLE STOPPING POWER
PARTICLE SWARM OPTIMIZATION
PARTICLE WAVE DUALITY
PARTICLES POSITIONS
PARTICLE–WAVE DUALITY
PARTICPIALLY
PARTICULAR
PARTICULAR BAPTISTS
PARTICULAR JUDEGEMEN
PARTICULAR REDEMPTIO
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید