دیکشنری
داستان آبیدیک
Partite
pɑɹta͡it
فارسی
1
عمومی
::
جدا شده، (بصورت پسوند)، منقسم به قسمت های جدا جدا
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PARTICULATE PHASE
PARTIES
PARTIES TO A CONTRAC
PARTIES TO THE DISPUTE
PARTILITY FOR LIQUOR
PARTING
PARTING INJUNCYIONS
PARTING OF METALS
PARTING OF THE WAYS
PARTING OF TWO ROADS
PARTING SHOT
PARTISAN
PARTISAN MUTUAL ADJUSTMENT
PARTISANS
PARTISANSHIP
PARTITE
PARTITION
PARTITION BASED CLUSTERING
PARTITION INTO
PARTITION OF A PROPERTY
PARTITION OF AN ESTA
PARTITION OF AN ESTATE
PARTITION OFF
PARTITION WALL
PARTITIONED
PARTITIONED NEUTRAL ZONE
PARTITIONING
PARTITIONIST
PARTITIVE
PARTITUR
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید