دیکشنری
Perambulator
pɜɹæmbjəle͡itəɹ
فارسی
1
عمومی
::
كالسكه بچه، درشكه بچگانه
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PER DAY
PER DIEM
PER MENSEM
PER MILL
PER MILLE
PER PROCURATIONEM
PER RAIL
PER SALTUM
PER SE
PER SECOND PER SECOND
PER UNIT AREA
PERACUTE
PERADVENTURE
PERAMBULATE
PERAMBULATION
PERAMBULATOR
PERCALE
PERCALINE
PERCAPITA
PERCEIVABLE
PERCEIVE
PERCEIVE AS
PERCEIVED ACADEMIC STRESS
PERCEIVED BEHAVIORAL CONTROL
PERCEIVED BRAND VALUE
PERCEIVED ECONOMIC FACTOR
PERCEIVED LOCUS OF CAUSALITY
PERCEIVED ORGANIZATIONAL SUPPORT
PERCEIVED PARENTING
PERCEIVED QUALITY
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید