دیکشنری
داستان آبیدیک
Perdu
pədu
فارسی
1
عمومی
::
(perdue) پنهان، مخفی، درحال كمین، سرباز جان فشان
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PERCUSION
PERCUSS
PERCUSSION
PERCUSSION CAP
PERCUSSION GUN
PERCUSSION INSTRUMENT
PERCUSSION LOCK
PERCUSSION WELDING
PERCUSSIONIST
PERCUSSIVE
PERCUTANEOUS
PERCUTANEOUS PERSPIR
PERCUTIENT
PERDIEM
PERDITION
PERDU
PERDU OR DUE
PERDUE
PERDURABILITY
PERDURABLE
PERDURABLY
PEREGRIN FALCON
PEREGRIN OR RINE
PEREGRINATE
PEREGRINATION
PEREGRINATOR
PEREGRINE
PEREGRINOMANY
PEREMPTORILY
PEREMPTORINESS
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید