دیکشنری
داستان آبیدیک
Pigpen
pɪgpen
فارسی
1
عمومی
::
اغل خوك، جای كثیف، (pigsty) خوك دانی
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PIGGISHNESS
PIGGY BANK
PIGGY WIGGY
PIGGYBACK
PIGHEADED
PIGLET
PIGMENT
PIGMENT CELL
PIGMENTAL
PIGMENTARY
PIGMENTATION
PIGMY
PIGNORATE
PIGNORATION
PIGNUT
PIGPEN
PIGS MIGHT FLY
PIG'S WASH
PIGSKIN
PIGSTICKER
PIGSTICKING
PIGSTY
PIGTAIL
PIGWASH
PIGWEED
PIKA
PIKE
PIKE PERCH
PIKE NORTHERN PIKE
PIKE PUSH UP
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید