دیکشنری
داستان آبیدیک
Prefigure
pɹifɪgjə
فارسی
1
عمومی
::
از پیش تصور كردن، از پیش نشان دادن، قبلا اعلام كردن
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PREFERENTIAL FORM
PREFERENTIAL TARIFF
PREFERENTIAL TIMESETER
PREFERENTIALISM
PREFERENTIALLY
PREFERMENT
PREFERRED HABITAT THEORY
PREFERRED REPORTING ITEMS FOR SYSTEMATIC REVIEWS AND META ANALYSES
PREFERRED SHARE
PREFERRED SHARE RIGHTS
PREFERRED SHARES
PREFERRED STOCK
PREFERRER
PREFIGURATION
PREFIGURATION OR PRE
PREFIGURE
PREFILMING AIRBLAST ATOMIZER
PREFIX
PREFIX NOTATION
PREFIX TO
PREFIXION
PREFIXTURE
PREFLIGHT
PREFORM
PREFORMATION
PREFORMATIVE
PREFORMED PARTICLE GEL
PREFRONTAL
PREFRONTAL BRAIN ACTIVITY
PREFRONTAL CORTEX
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید