دیکشنری
داستان آبیدیک
Pretorian
pɹe͡itɔɹiən
فارسی
1
عمومی
::
rotearp=) افسر، (praetorian، قاضی
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PRETERHUMAN
PRETERIT
PRETERITION
PRETERM BIRTH
PRETERM INFANT
PRETERMINAL
PRETERMISSION
PRETERMIT
PRETERNATURAL
PRETERNATURALLY
PRETEST
PRETESTING
PRETEXT
PRETONE
PRETOR
PRETORIAN
PRETOTYPE
PRETREAT
PRETREATMENT
PRETTIFICATION
PRETTIFY
PRETTILY
PRETTINESS
PRETTY
PRETTY AS A PICTURE
PRETTY FELLOW
PRETTY GOOD
PRETTY IS AS PRETTY DOES
PRETTY MUCH
PRETTY PICKLE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید