دیکشنری
داستان آبیدیک
Prissy
pɹɪsi
فارسی
1
عمومی
::
مردیا جوان زن صفت، تروتمیز، مرتب، اراسته
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PRISON CHAPLAIN
PRISON COLLEGE PROGRAM
PRISON DISCIPLINE
PRISON REFORMERS
PRISON SERVICES
PRISON SOCIALIZATION
PRISON TOURISM
PRISONER
PRISONER AT THE BAR
PRISONER CAMP UPGRADE 1
PRISONER OF WAR
PRISONERS BARS
PRISONERS BASE
PRISONERS DILEMMA
PRISONERS OF STATE
PRISSY
PRISTINE
PRITHEE
PRITY TO ANY ONE'S D
PRIVACY
PRIVACY CONSENT
PRIVACY POLICY
PRIVACY PRESERVATION
PRIVAT DOCENT OR ZEN
PRIVATE
PRIVATE ACCOUNTANT
PRIVATE ACCOUNTING
PRIVATE AGE REALLOCATION
PRIVATE APPRAISAL
PRIVATE BLOCKCHAIN
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید